آمد...
از کنار دیواری
گلهای خیابان نیز برایش می رقصیدند
تبسم اش را دوست دارم؛ بی سلام
و دیوار آخر با بودنها بود
میرفت و "من "میبرد...
م.ن
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : چهار شنبه 14 مرداد 1394برچسب:دلنوشته های م , ن ، مترسک عاشق ، منوچهر افتخارزاده, | 23:44 | نویسنده : م . ن |
.: Weblog Themes By Pichak :.